مسابقه سوتی یابی ^^
سلام ^^
مسابقه سوتی یابی آوردم ^^
بفرما ^^
این عکس رو که میبینی

خب ظاهراً این یه عکس تیتانیه 
که ۳ تا سوتی داره ^^
هر سوتی ۲ نظر 
خب بجنبید که وقت با ارزش بید ^^
زمان : ندارد :^]
سلام ^^
مسابقه سوتی یابی آوردم ^^
بفرما ^^
این عکس رو که میبینی

خب ظاهراً این یه عکس تیتانیه 
که ۳ تا سوتی داره ^^
هر سوتی ۲ نظر 
خب بجنبید که وقت با ارزش بید ^^
زمان : ندارد :^]
من دوباره اومدم 
خب اینم از بیس وینکسی :)
نکته : اینا رو از یه سایت یافتم پس تهمت کپی برداری نزنین



همینا بید 
شرمنده کم بودن :(
دفعه بعد سعی میکنم بیشتر پیدا کنم
سلام 
من بعد از ۱ دقیقه اومدم 
خب ، بکگراند پونی برای لپتاپتون آوردم 
راستی اینارو از یکی از دوستای خوبم گرفتم 
بریم که داشته باشیم 
.jpg)
سایزشون رو اینجا تغییر میدم :)



و یک دانه برای بکگراند گوشی 

چه فن آرت زیبایی °^°
+ همشون فن آرت بودن خو -_-
پست بعد : نمیدانم شما بگو
آها فهمستم ، بیس وینکس میزارم
بلاخره تونستم یه پست بگذارم -_-
الان عکس های کمیاب پونی رو میزارم که
کپی = مرگ ![]()
فقط نویسنده ها میتونن بردارن ![]()

اوه مای گاش![]()



به توای دقت کنید ، بانداژ داره .... نکنه اونم رو دازای کراش زده بعدش میخواسته خودکشی کنه![]()


یا حضرت سلستیا کیدنس چه تیپی دست و پا کرده

عه .... استارلایت هنوز نیومده پرنسس شده...![]()

چه فن آرت زیبایی ![]()

اوه مای لونا ![]()

و باز هم اوه مای لونا ![]()
به اتمام رسید.....
اگه نظرات اینجا به 10 برسه بازم میزاریم ^^
بای بای
سلام آوا جون :)
بنده سلنا هستم و من کد نویس وبم :)
بنابراین وظیفه دونستم که سفارشت رو حاضر کنم ^^
بفرما :

امیدوارم بدوستیش :)
قیمت : ۴ نظر به پست ثابت
بای بای
راستی اندازه ش هم همینه :)
بچه ها به کمک احتیاج دارم 😅
چه پستی بزارم ؟ کمک کنید
راستی وب کد نویسی زدم ببینید
سر بزنید 😂😂😂😂😂
حالا ولش کنید :(
بنده از چه چیزی پست بگذارم
شما بگید ، اصلا هر چی شما بگید 😂😂😂
فعلا !
هلوووووو
چطور مطوری؟
من آمدم با چندتا بیس ^^
.png)
.png)
.png)
.png)
اینو میشه کمیک هم کرد :)
و حالا بی رنگ ها :

.jpeg)
شرمنده که کیفیت این بده :(
خب تمام شد :)
خواستید بازم میزارم 😊
بای تا های
کپی : حرام است ، حالا خود دانید
سلام به همه دوستان من :)
منم سلنا ، سلنا ی گمگشته :)
امروزززززز تولدمههههههههههههههههه
و آماندا جون برام تو وبش تولد گرفته ![]()
خیلیییییییییییی ازت ممنون آماندا
خب من شما رو هم می دعوتم به جشننننننن
برای ورود برو به این آدرس :)
http://mycutieworld1.blogfa.com
همهههههههه هم دعوتنننننننن ، مشتاق دیدار شما
بابای
سلام عسلیا![]()
چطور مطورید؟؟؟![]()
من امروز ادیت هام رو آوردم ، ![]()
من خیلی ادیت هام رو نمی زارم .... ![]()
حالا بریم سراغ ادیت ها
![]()
اول از همه سوییت موزیک جون یه درخواستی ازم کرد
من هم یادم رفت براش بیارم اول از همه برای ایشون رو میدم :)

خیلی شرمنده که دیر شد :(
![]()
این هم از واندا جون به شکل پری دریایی

![]()
این هم از خودم به شکل پونی و انسانی :)

![]()
خب من بیشتر از واندا ادیت میکنم ... که برای خیلی ها سواله ...
من ادیت میکنم چون واندا رو خیلی دوستش دارم ، اون خیلی بهم کمک کرده



این هم ادیت های دست جمعی :)



خب من یه چند تا بیس هم ساختم :)
امیدوارم که استفاده کنین و اگر استفاده کردید خبر بدید چون پدرم در اومد
تا درستشون کردم :/


خیلی گوگولی شدن ^^
امیدوارم به خوبی استفاده کنید
سفارش ادیت و بیس هم میگیرم :)
بای

سلام
من امدم با جلد دوم داستان
برای خوندنش برو ادامه مطلب گلم :)

من مینا هستم
و با داستانم در خدمتم خب بریم سراغ جلد اول
شخصیت های اصلی:
سلنا ، واندا ، ساکیا بارنرز
_________________________
شخصیت ها:
آیرس ، (تمام پونی ها) ، تمام گروه تیتان ها ، تمام گروه انیمه ی : مای هیرو آکادمی
ژانر : جادویی،عاشقانه،طنز

ساکیا ، واندا و سلنا داشتند در خیابون راه میرفتن
واندا گفت : این شهر فوق العاده س خیلی باحاله
ساکیا گفت: آره موافقم :) ولی یه چیزی عجیب نیست واندا ؟؟
واندا گفت: چرا یه چیز عجیبه ... چرا همه دور اون دخترا جمع شدن ؟؟؟
ساکیا گفت: آره ، بهتر نیس بریم ببینیم؟؟ نظرت چیه سلنا ؟؟
سلنا گفت : آممممم آره موافقم ولی ... من کار دارم . بعداً میام خب قرارمون توی هتل ساعت6
واندا و ساکیا گفتند : باشه :) ولی نمی خوای بگی چی شده؟؟
سلنا گفت: نه چیزی نیست من باید برم ... خداحافظ !
سلنا داشت راه میرفت که یک دفعه یه دختر رو دید... به نظر میومد که اون دختر تنهاس
به پیش دختر رفت و گفت :
سلام... من سلنا هستم :) دیدم که اینجا تنها هستی ... میتونم بشینم؟؟
دختر گفت : بله میتونی بشینی
سلنا گفت: اوه ببخشید اسم من سلنا س از آشنایی باهات خوش بختم ![]()
دختر گفت : من اسمم آیرسه و منم خوشحالم که شما رو دیدم ![]()
ساعت شیش و نیم شده بود
سلنا گفت : ببخشید من دیرم شده ... باید برم
و میشه شمارت رو داشته باشم؟؟
آیرس گفت: بله، حتما ![]()
سپس شماره رو داد و سلنا رفت ...
ساکیا گفت: سلام سلنا خانم ، چرا دیر کردی؟؟
واندا گفت : سلنا کجا بودی؟؟ نگرانت بودیم ![]()
سلنا گفت : پیشه دوستم بودم ...
و الان خسته ام و میخوام استراحت کنم... شب بخیر ![]()
![]()
فردای آن روز :
سلنا از خواب بلند شد ... و به داخل حال رفت...دید واندا خوابه ... و ساکیا هم نیستش
سلنا با خودش گفت: ساکیا کجا رفته ؟؟ اون همیشه اینجور مواقع ها خونه بود ...
با خودش در فکر بود ... که ناگهان صدای در اومد ... سلنا در رو باز کرد و دید كه رابین پشت دره
رابین گفت : سلام سلنا ... واندا خونه س ؟؟
سلنا گفت : آره هستش ولی خوابه ... آمممممم یه لحظه صبر کن الان بیدارش میکنم ![]()
سلنا با یه سطل آب به سمت واندا رفتش و روی اون ریخت
واندا گفت: چی شده چیشده ؟؟
سلنا گفت : رابین پشت در منتظر تو هستا نمی خوای بری؟؟
واندا گفت : ای وای امروز قرار بود آموزش ببینم خب باید سریع وسایل هامو جمع کنم
خب لباس قهرمانی و این و این ...... حاظر شد ...
واندا سریعا به همراه رابین به دنیای تیتان ها رفتن ... و سلنا تنها موند
شنید که از بیرون داره صدا های جنگ میاد به طرف بیرون دوید و رفت پایین
![]()
وایییییییی خیلی ببخشید بچه ها من انقد نوشم دفعه بعد بیشتره ...
براش نظربدین چون براش زحمت بکشیدم ...
بای
سلام به همه
امشب من چندتا از ادیتامو آوردم :)
بریم ببینیم !



خب اینم از این
برای بقیه ش برو ادامه مطلب
ابزارک تصویر
سلااااااااام
به شماها
امروز براتون عکس های
پونی آوردم ...
که خیلی خوشگل هستش
البته از نظر من

نه دیگه باید برای دیدن بقیه ش بری
ادامه مطلب
کلیک کن رو عکس
سلاااااااام
خوبید؟
من نویسنده جدید هستم
که توی دنیای پونی این شکلی هستم

و اسمم سلناس
امیدوارم بتونم نویسنده ی خوبی باشم
و برای واندا جان دوست خوبی باشم
و از مطالبم خوشتون بیاد
راستش من کد نویسی هم بلدم و توی وب کد نویسی
واندا جان نویسنده هستم
و لطفا برید و اگه خواستید از هر کدام استفاده کنید
ممنون میشم...
و خیلی ممنون از واندا جان که نویسنده م کرد ....